سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمس نامه

چرا ما «شیعیان» وقتی می‏گوییم یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم و یا علی‏علیه السلام و مانند اینها اهل تسنن به ما اعتراض می‏کنند و می‏گویند صدا زدن کسی که از دنیا رفته شرک است و فقط باید خدا را خواند و فقط گفتن یا اللَّه بی اشکال است؟

پاسخ:

 منشأ و اصل این اعتراض و این تهمت، حرف ابن تیمیه وبن باز است که‏گفته‏اند: صدازدن وخواندن اموات شرک و کفر است: «و دعاء الاموات... من الشرک باللَّه‏ و الکفر به» [1]  ولی اوّلاً ملاک اسلام و مسلمان بودن انسان گفتن شهادتین است، یعنی کسی که شهادتین را به زبان جاری کرد مسلمان است و جان و مالش محترم می‏باشد و به این چیزها از اسلام خارج نمی‏شود.

در صحیح بخاری از عمر بن الخطاب نقل کرده که:

«قال رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم اُمِرتُ أن اقاتل الناس حتّی یقولوا: «لا اله الا اللَّه» فمن قال «لا اله الا اللَّه» عَصَمَ منّی ماله و نفسه الا بحقّه و حسابه علی اللَّه» [2] .

رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: من مأمور شدم با مردم جنگ کنم تا بگویند: «لا اله الا اللَّه» پس کسی که «لا اله الا اللَّه» گفت، مال و جانش مصون است مگر کاری بکند که مستحق مجازات شود. [مانند ظلم به غیر یا قتل نفس محترمه]. و حساب او با خدا است.

همین روایت با سندهای مختلف در صحیح مسلم از رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم آمده است. [3] .

ثانیاً در صحیح بخاری است که:

رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم در جنگ بدر امر فرمود اجساد بیست و چهار نفر از کشته شده‏های قریش را در چاهی از چاه‏های بدر ریختند و آن حضرت پس از سه روز در حالی که اصحاب همراه بودند، تشریف آورد کنار آن چاه ایستاد و یکایک آنها را به اسم و اسم پدر صدازد و فرمود: یا فلان پسر فلان، یا فلان پسر فلان آیا مسرور نمی‏شدید اگر اطاعت خدا و رسول خدا را می‏نمودید؟ بدرستی که ما حقانیت آنچه را خدا بما وعده داده بود یافتیم، آیا شما حقانیت آنچه را خدا به شما وعده داده بود یافتید؟ عمر گفت: یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم با اجساد بی روح صحبت می‏کنی؟ حضرت فرمود: قسم به آن کسی که جان محمد در دست او است، شما در شنیدن آنچه من می‏گویم، شنواتر از آنها نیستند.

[یعنی همانگونه که شما زنده‏ها صدای مرا می‏شنوید آنها نیز می‏شنوند]

«اِنّ نَبیّ اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم اَمَرَ یومَ بَدرٍ بأربعَةٍ و عشرین رجُلاً مِن قُریش فَقُذفُوا فی طَوِیٍّ مِنْ أطْواءٍ بَدْرٍ خَبیث مُخْبِثٍ، وکان اذا ظهر علی قومٍ اقام بالعرصة ثَلاث لیالٍ... ثم مشی و تبَعهُ اَصحابُه... حتی قامَ علی شفة الرَّکّی فَجَعَلَ یُنادیهم بأسمائهم وَ أسماء آبائهم، یا فُلان بن فُلان، و یا فُلان بنَ فلانٍ، أیَسرُّکُم أنکّمُ اَطَعْتُمُ اللَّه ‏و رَسُولَهُ؟ فانّا قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدنا رَبُّنا حقّاً فَهَل وَجَدْتُم ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حقّاً؟ قال: فَقالَ عُمر: یا رسولَ اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم ما تُکَلّم من اَجساد لا اَرواحَ لَها، فقال رَسُول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم «وَ الّذی نفس مُحّمدٍ بِیَدِهِ ما اَنتُمْ بِاَسْمَعَ لِما اَقُولُ مِنْهُم» [4] .

همین مطلب را در چند روایت دیگر با این عبارت نقل کرده که:

«ثم قال النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم: انهّم الآن یَسمَعُون ما اقُول».

رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم کنار چاه بدر ایستاد و فرمود: آنها الآن آنچه من می‏گویم می‏شنوند.

همچنین رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم در زیارت اهل قبور، اموات را صدا زد و خطاب به آنها فرمود:

«السلام علیکم یا اهل القبور، یغفر اللَّه لنا و لکم، انتم سلفنا و نحن بالاثر»؛ [5]  «سلام بر شما ای اهل قبور خداوند ما و شما را بیامرزد شما پیش از ما بدرود حیات گفتید و ما به دنبال شما می‏آییم.»

نیز نقل کرده‏اند که عبداللَّه پسر عمر در زیارت رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم و ابوبکر و عمر گفته است:

«السلام علیک یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم السلام علیک یا ابابکر، السلام علیک یا ابتاه» [6] .

ثالثاً همه مسلمانان در سراسر جهان در تشهد تمام نمازهایشان، می‏گویند:

«السلام علیک ایّها النبی و رحمة اللَّه...» یعنی: سلام بر تو یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم.

اگر بنا باشد گفتن یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم، یا علی‏علیه السلام، یا حسن‏علیه السلام و یا حسین‏علیه السلام و مانند اینها شرک باشد، اگر بناباشد صدا زدن اموات حرام و موجب شرک و کفر بشود باید العیاذ باللَّه‏گفته شود صدا زدن رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم کشته شده‏های قریش را و صدا زدن اهل قبور را نباید انجام می‏داد، عبداللَّه‏ عمر که گفت یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم یا ابابکر، یا ابتاه، و آنها را صدا زد - طبق گفته ابن تیمیه و بن باز - مشرک است.

همچنین همه مسلمانان که در تشهد نمازها از دور و نزدیک رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم را مخاطب قرار می‏دهند و به او سلام می‏کنند، و می‏گویند: «السلام علیک ایها النبی» سلام بر تو یا رسول اللَّه‏ صلی الله علیه وآله وسلم همه العیاذ باللَّه ‏مشرک و کافر هستند.

    مناظره ای کوتاه در مورد اینکه گفتن یا علی و... شرک است

     مناظره ای مفصل در مورد اینکه گفتن یا علی و... شرک است

[1] رساله، زیارة القبور و الاستنجاد بالمقبور، تألیف ابن تیمیه ص12. (استنجاد: استمداد و کمک خواستن). و تحفة الاخوان، تألیف عبداللَّه بن باز، ص18.

[2] صحیح بخاری، کتاب استتابة المرتدین، باب قتل من ابی قبول الفرائض صفحه 1193، ح 6924.

[3] صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب الامر بقتال الناس حتّی یقولوا لا اله الا اللَّه، صفحه 73، ح 23-20.

[4] صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب قتل ابی جهل، ص671، ح3976.

[5] صلاة المؤمن القحطانی، ص 139 به نقل از ترمذی، ح 153 و التحقیق و الایضاح، تألیف عبداللَّه ‏بن باز، ص 106.

[6] صلاة المؤمن القحطانی، صفحه 1395 و مجموع فتاوی بن باز کتاب الحج و العمرة، ج 9، ص 289.

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم دی 1387ساعت   توسط روح اله عظامی  |  آرشیو نظرات

مناظره ای کوتاه در مورد اینکه گفتن یا علی و... شرک است

 مناظره کوتاه

در صحن مسجد النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم بعد از نماز، صورت به سمت مرقد رسول اللَّه‏ صلی الله علیه وآله وسلم گفتم: السلام علیک یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم، یک نفر کنارم بود، گفت: چرا با این فاصله زیاد یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم گفتی؟ از فاصله زیاد، صدا زدن و یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم گفتن جایز نیست؟

گفتم: مگر تو همین جا در تشهد نمازت نگفتی، السلام علیک ایها النبی و رحمة اللَّه؟

گفت: آری.

گفتم: آیا معنای یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم با معنای یا أیها النبّی فرق می‏کند؟ کمی فکر کرد و گفت: خیر فرقی نمی‏کند.

گفتم: پس چرا اعتراض کردی؟ چرا گفتی جایز نیست؟

گفت: ببخشید و رفت.

البته گاهی می‏گویند اموات نمی‏شنوند، گاهی می‏گویند صدا زدن آنها عبادت آنها است، ولی پاسخ همان است که از فعل رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم و از کتابهای معتبر نزد خودشان نقل کردم و هرگز کسی با گفتن یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم و یا علی‏علیه السلام و مانند اینها قصد عبادت و پرستش آنان را ندارد.

از همه اینها گذشته اهل تسنن، حتی خود ابن تیمیه و بن باز اعتراف‏کرده‏اند که‏اموات سلام‏زائر رامی‏شنوندوخداوند روح آنهارابه‏آنها بازمی‏گرداند تاجواب‏سلام‏زائرین‏خودرا بدهند. [1] .

در عین حال همین ابن تیمیه و بن باز در جای دیگر گفته‏اند: صدا زدن اموات، عبادت اموات است و موجب شرک و کفر است. [2] .

اما همان گونه که قبلاً گفته شد کدام مسلمان است که اموات را عبادت کند؟

کدام مسلمان است که رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم یا علی‏علیه السلام یا دیگر ائمه علیهم السلام را بعنوان خالق، رازق، شفا دهنده و ربّ و معبود، صدا بزند و او را بخواند؟

خلاصه باید به آنها گفت:

معنای شرک این است که کسی را در عرض و ردیف خدا بدانی، اما کسی که در طول دیگری کار می‏کند، مثل شاگرد نسبت به استاد، شریک او محسوب نمی‏شود.

در خارج مسجد النبی شنیدم یک نفر از آنها (ظاهراً افغانی بود و در مدارس مدینه درس می‏خواند) به یک نفر ایرانی می‏گفت: شما می‏گویید «یا علی‏علیه السلام» و علی‏علیه السلام را خدا می‏دانید و از او چیز می‏خواهید، ایرانی دستش را به سمت آسمان بالا برد و اشاره کرد و گفت: آن علی که بگوید من خدا هستم، من چنین علی را اصلاً قبول ندارم، اینجانب دیدم آن مرد ایرانی با صدای بلند جواب او را داد لذا توقف نکردم.

[1] مجموع فتاوی بن باز ج 13، صفحه 235 و صلاة المؤمن القحطانی، صفحه 1391.

[2] رساله، زیارة القبور و الاستنجاد بالمقبور ابن تیمیة، صفحه 15 و تحفة الاخوان بن باز صفحه 12.

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و پنجم دی 1387ساعت   توسط روح اله عظامی  |  آرشیو نظرات

مناظره ای مفصل در مورد اینکه گفتن یا علی و... شرک است

مناظره مفصل

یک نفر از آنها به اینجانب گفت: شیعیان، رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه ‏بقیع ‏علیه السلام را عبادت می‏کنند و رو به‏ قبر آنها می‏ایستند و دست به‏ دعا بلند می‏کنند و از آنها حاجت می‏طلبند، شفای بیمارانشان رامی‏طلبند، و سایر حاجاتشان را از آنها می‏خواهند.

گفتم: شیعیان می‏گویند: «اِنَّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للَّه رب العالمین»؛ «همانا نمازم و پرهیزگاری و عبادتم و زندگی و مرگم برای خداوند، پروردگار عالمیان است.»

نیز شب‏های جمعه دعای کمیل می‏خوانند و می‏گویند «الهی و ربی من لی غیرک أسئله کشف ضریّ و النظر فی أمری»؛ «ای خدای من و ای پروردگار من جز تو که را دارم که رفع گرفتاری و توجه در کارم را از او درخواست کنم.»

همچنین در ضمن دعاهایشان آیه شریفه «اَمّن یجیب المضطرّ إذا دعاه و یکشف السوء» [1]  می‏خوانند [2] .

و تو چگونه چنین تهمتی را به شیعه می‏زنی؟ بیا ایران، خراسان و ملاحظه کن مسجد بزرگ گوهرشاد جلو مرقد امام رضاعلیه السلام ساخته شده و در تمام اوقات نماز، هزاران زن و مرد، پیر و جوان به نماز می‏ایستند در حالی که قبر مقدس امام رضاعلیه السلام پشت سر آنها قرار گرفته است.

هرگز شیعه امامان معصوم خود را عبادت نکرده و نمی‏کند و اینکه گاهی رو به قبر آنها دست به دعا بر می‏دارند. اوّلاً در کتابهای زیارتی آمده که مستحب است بعد از زیارت برای دعا رو به قبله کنند و دست به دعا بر دارند، ولی توجه ندارند، ثانیاً در صورتی هم که رو به قبر ایستاده، دست به دعا بلند کنند، این طور نیست که از صاحب قبر و از غیر خدا حاجت بخواهند بلکه در همان حال نیز از خدا حاجات خود را می‏طلبند و اگر هم از رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم یا از ائمه‏علیه السلام بخواهند، بعنوان واسطه و وسیله می‏خواهند، یعنی از آنها می‏خواهند که آنها از خداوند متعال بخواهند دعایشان مستجاب و حاجاتشان را برآورد و هیچ یک از شیعیان و پیروان اهل بیت‏علیهم السلام معتقد نیستند که شخص رسول اللَّه‏صلی الله علیه وآله وسلم یا ائمه‏علیه السلام حاجتشان را برآورده می‏کند یا بیمارشان را شفا می‏دهد بلکه همگی معتقدند که شفا و نصرت و تمام امور و تمام خیرات بدست خداوند متعال است.

گفت: مشرکین نیز بتها را واسطه قرار می‏دادند

و الَّذِینَ اتَّخَذوا مِنْ دُونه اَولیاءَ ما نَعبدُهُم اِلّا لِیُقَرِّبُونا اِلی اللَّه زُلْفاً [3] .

آنانکه غیر خدا را [چون بتان] بدوستی و پرستش گرفتند و گفتند ما آن بتان را نمی‏پرستیم مگر برای اینکه ما را هر چه بیشتر به درگاه خدا نزدیک گرداند.

و شیعیان هم امامان خود را واسطه قرار می‏دهند که آنان را بخدا نزدیک کنند.

گفتم: جواب تو را خود آیه داده است و فرق آنها را با شیعه با جمله «وما نعبدهم» بیان فرموده است، زیرا آیه شریفه فرموده است: مشرکین بتها را پرستش و عبادت می‏کرده‏اند. و شرک آنها بجهت عبادت کردن بتها بوده است ولی شیعیان هرگز غیر خدا را عبادت و پرستش نمی‏کنند، و برای امامان خویش هرگز سجده نمی‏کنند، روزه نمی‏گیرند، نذر نمی‏کنند و....

بعد گفتم: اگر شما فقط یک کتاب فقهی یا یک رساله عملی فقهای شیعه را می‏دیدی هرگز چنین حرفی نمی‏زدی، زیرا در تمام کتابها و رساله‏های عملی شیعیان است که نماز باید قربةً الی اللَّه ‏خوانده شود، و الا باطل است، روزه، حج، زکات، صدقات، نذر و سایر عبادات، باید به قصد قربت وللَّه انجام شود و در غیر این صورت باطل است.

گفت: ما ظاهر برخی اعمال شیعه و گفته‏های آنها را می‏بینیم و بما هم گفته‏اند، شیعیان بجای یا اللَّه، یا علی می‏گویند و بجای اینکه از خدا مدد بطلبند از علی و حسین و ابوالفضل مدد می‏طلبند.

گفتم: اوّلاً صدا زدن آنها هرگز عبادت کردن آنها نیست زیرا عبادت به معنای تذلّل و تعظیم در برابر غیر است بقصد اینکه او ربّ و پروردگار و خالق و رازق است و شیعه هرگز در برابر غیر خدا تذلل و تعظیم به این قصد نمی‏کند و تو خود هم این معنا را از اعمال و دعاهای شیعیان می‏فهمی، بعد گفتم: شب جمعه دعای کمیل می‏خوانند، در ماه مبارک رمضان دعای افتتاح و ابوحمزه می‏خوانند، شبهای قدر دعای جوشن کبیر می‏خوانند که صد بند و در هر بند یک بار می‏گویند:

«سبحانک یا لا اله الا انت، الغوث الغوث خلّصنا من النار یا رب» و این دعاها در مفاتیح الجنان موجود است.

گفت: بما گفته‏اند شیعیان خلفای راشدین را سب و لعن می‏کنند، آیا این حرف صحیح است؟

گفتم: اوّلاً در روایات شیعه از شتم و سبّ و لعن مؤمن نهی شده است و ائمه ما «شیعیان» فرموده‏اند: اگر کسی شخصی را لعن کند، آن لعن می‏رود به سمت آن شخص، پس چنانچه لعن او بجا و بمورد بوده و او استحقاق لعن داشته است مانعی ندارد «صَدَر مِن اَهْلِهِ وَ وَقَعَ فِی مَحَلَّه» ولی اگر لعن آن شخص بجا نبوده و او استحقاق نداشته است، لعن بر می‏گردد به خود لعن کننده [4]  و لذا این مسائل موجب حکم خاص و اعتراض و چون و چرا نمی‏شود.

ثانیاً بگو بدانم آیا علی بن ابیطالب ‏علیه السلام از خلفای راشدین و از اهل بهشت هست یا خیر؟

گفت: البته که او از اهل بهشت و از خلفای راشدین است.

گفتم: پس چرا معاویه او را دشمن می‏داشت، چرا با او جنگ کرد و چرا معاویة بن ابی سفیان مردم را بخاطر اینکه علی بن ابیطالب ‏صلی الله علیه وآله وسلم را سبّ نمی‏کردند مؤاخذه می‏کرد و امر می‏کرد که آن حضرت را سبّ کنند.

«قال: اَمَرَ معاویة بن ابی سفیان سعداً فقال: ما مَنَعک اَن تَسُّبَ اَبَا التراب؟» [5] .

همچنین چرا آل مروان که حاکم مدینه منوره شدند به صحابه رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم امر می‏کردند که علی بن ابیطالب‏ علیه السلام را شتم و لعن کنند.

«اُستُعمل عَلی المدینة رجل من آل مروان: قال: فدعا سَهلَ بن سعد، فأمره أن یشتم علَیّاً، قال: فَأبی سَهْل. فقال له: اَمَّا اِذا اَبَیْتَ فَقُل: لَعَن اللَّه ‏اَبا التُرَّابِ. فقال سهل...» [6] .

آیا سبّ و لعن علی‏ علیه السلام از شرک و کفر بدتر است یا نیست؟

ثالثاً: آنچه مسلّم و قطعی است سبّ و لعن مؤمن و اهل بهشت حرام است و هیچ مسلمانی حاضر به سبّ و لعن اهل بهشت نمی‏شود و لذا شیعه، معاویه و آل مروان را به همین جهت که سبّ و لعن علی‏علیه السلام را نمودند و با او دشمنی کردند، قبول ندارد و نسبت به آنها بدبین است.

گفت: چنین روایتی نیامده که معاویه سبّ کرده باشد، یا آل مروان چنین امر و دستوری داده باشند.

گفتم: صحیح مسلم را مطالعه کن تا به تو ثابت شود.

گفت: نگاه می‏کنم ولی صحت این مطلب خیلی بعید است. گفتم: در جایی که در بصره با آن حضرت جنگ کردند، در صفین با او جنگ کردند در نهروان با او جنگ کردند و سرانجام هم در مسجد او را شهید کردند سبّ و لعن او بر آنها امری سهل و غیر مستبعد است.

در اینجا سر به زیر انداخت و گفت: من این مسأله را حتماً پی‏گیری می‏کنم.

گفت: در کتابی خواندم که شیعیان بُزِ زَرْد رنگی را می‏آورند و دورش حلقه می‏زنند و او را به عنوان امّ المؤمنین عایشه توهین و مسخره می‏کنند، این داستان تا چه اندازه صحت دارد؟

گفتم: یکی از تهمت‏هایی که به شیعیان زده و در کتابها نوشته‏اند همین مطلب است که من هم در کتابهای ضدّ شیعه دیده‏ام ولی روح شیعه از چنین قضیه‏ای اطلاع ندارد و می‏توانی از هر ایرانی که اینجا هست سؤال کنی و این قضیه کذب است.

چون صحبت طولانی شده خسته شدم، اگر مطلب دیگری هست بماند برای فردا، گفت: بلی چند سؤال‏ دیگر دارم‏ که مایل هستم بدانم، گفتم: وعده ما و شما فردا بعد از نماز ظهر، در همین مکان و خداحافظی کردیم و رفتیم.

روز بعد با یک نفر آمد و گفت: این آقا رفیق من است و او هم چند سؤال دارد، گفتم: مانعی ندارد، گفت: برویم گوشه‏ای از مسجد که رفت و آمد نباشد، رفتیم جای خلوت و پس از احوال پرسی اولین سؤال آنها این بود:

چرا شیعیان از خاک کربلا شفا می‏طلبند و آنرا برای شفا به بیماران خود می‏خورانند مگر ممکن است خاک شفابخش باشد و روی بیمار اثر بگذارد؟

گفتم: آیا در قدرت خداوند متعال شک دارید؟ آیا خداوند نمی‏تواند در خاک اثر بگذارد و آنرا دوای درد و موجب شفای بیمار قرار دهد؟

گفتند: در قدرت خدا شک نداریم ولی قبول و اصلاً تصور چنین امری برای ما مشکل است.

گفتم: چه اشکالی دارد همان خدایی که در عسل شفا قرار داده است: یَخْرُجُ مِنْ بُطوُنِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ اَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ [7]  همان خدایی که در پیراهن حضرت یوسف‏علیه السلام اثر گذاشته و وی امر می‏کند آنرا ببرند و روی چشمان پدرش بیندازند و خبر غیبی هم می‏دهد که چشمان نابینای پدرش حضرت یعقوب با انداختن پیراهن روی آنها، بینا می‏شود: اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذا فَاَلقُوهُ عَلی وَجهِ اَبی یَأْتِ بَصِیراً [8]  فَلَمّا اَنْ جاءَ البَشِیرُ اَلقاهُ عَلی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً [9]  همچنین آن خدایی که قادر است در قسمتی از گاو ذبح شده اثری بگذارد که وقتی به انسان کشته شده می‏زنند زنده شود و قاتل خود را معرفی کند وَ اِذْ قال مُوسی لِقَومِهِ اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُم اَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً [10]  و همان خدایی که در عصای حضرت موسی‏علیه السلام اثر می‏گذارد و... این خداوند قدرت دارد در خاک کربلا اثر بگذارد و آنرا برای بیمار شفابخش قرار دهد.

سپس گفتم: و از شما تعجب است که اهل لسان هستید و مرتب قرآن می‏خوانید در عین حال به این قبیل آیات توجه نمی‏کنید ودر نتیجه وقتی می‏شنوید در تربت کربلای حسین‏علیه السلام شفا است، برایتان مشکل می‏شود و نمی‏توانید باور کنید.

البته وقتی این آیات را می‏خواندم و توضیح می‏دادم، دهانشان بازمانده بود و گویا تا بحال این آیات بگوششان هم نخورده بود لذا به گرمی استقبال کردند و پذیرفتند، بعد گفتند: ما شنیده‏ایم که شیعیان برای امامهایشان نذر می‏کنند و می‏گویند نذر امام حسین‏علیه السلام یا نذر امام رضاعلیه السلام و حال اینکه نذر باید برای خدا باشد.

گفتم: مقصودشان این‏ است‏ که ثواب ‏آن عمل و کاری را که نذر کرده‏اند هدیه به امام حسین‏علیه السلام یا هدیه به امام رضاعلیه السلام باشد و الا نذر باید للَّه و برای خدا باشد و حتی صیغه نذر هم به‏عربی «للَّه علیّ ان افعل کذا» یا به فارسی «بر عهده من است که برای خدا چنین کاری را انجام‏ دهم» لازم ‏است‏ و الا نذر صحیح نیست.

صحبت به اینجا که رسید مأمورین متوجه ما شدند و آنها فوراً خداحافظی کردند و رفتند و الحمدللَّه.

  

[1] سوره نمل / 62.

[2] پروردگارا کشف ضرّ و مسکنت و بی‏چارگی‏ام را بجز تو از که بخواهم.

مَن: استفهامیه است که سلب صلاحیت از دیگری می‏کند.

ضرّ: ضرر و زیان نفسانی و روحانی و جسمانی و هموم و اندوه و بلیات است. یعنی بنده ناتوان عرضه می‏دارد بار پروردگارا چه کسی غیر از تو قادر است که‏ سؤال مرا پاسخ‏ دهد و دردهای مرا درمان نماید. و ضرر و بدبختی‏های مرا برطرف و مرتفع سازد؟ بدیهی است جز تو خدای قادر هیچ کس قدرت بر دفع و رفع بیچارگی و گرفتاری‏ها را ندارد.

به همین معنا است آیه شریفه: «امن یجیب المضطر إذا دعاه...» (آیا کسی هست پاسخ دهد مضطر بیچاره را و بدی را از او مرتفع سازد؟) معلوم‏است هیچ‏ کس از پیش‏ خود چنین قدرتی را ندارد جز خدای جهان.

[3] سوره زمر / 2.

[4] عن الصادق‏ علیه السلام قال: انّ اللعنة إذا خرجت من صاحبها، ترددّت بینه و بین الذی یلعن فان وجدت مساغاً والّا رجعت الی صاحبها و کان احق بها فاحذروا ان تلعنوا مؤمناً فیحلّ بکم». وسائل الشیعة، ج8؛ کتاب الحج، ص613؛ أبواب أحکام العشرة، باب160، ح1 و 2.

[5] صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب: من فضائل علی بن ابی طالب‏علیه السلام، صفحه 1042، ح 2404.

[6] صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب: من فضائل علی بن ابی طالب‏ علیه السلام، صفحه 1044، ح 2409.

[7] سوره نحل / 69. ترجمه: «آنگاه از درون شکم آن شهدی که به رنگهای گوناگون است بیرون می‏آید در آن برای مردم درمانی است.».

[8] سوره یوسف / 93. ترجمه: «این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود.».

[9] سوره یوسف / 96. ترجمه: «پس چون مژده ‏رسان آمد آن پیراهن را بر چهره او انداخت پس بینا گردید.».

[10] سوره بقره / 67. 




موضوع مطلب :


شنبه 93 بهمن 4 :: 9:34 صبح :: نویسنده : شمس

درباره وبلاگ

صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 266
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 177891